آموزش

آموزش، ظرفیت و بینش علمی و فنی افراد را برای انجام تحقیقات کاربردی، اختراع و اکتشافات، افزایش و گسترش می دهد.یکی از جلوه های ایجاد نظم و انضباط در سازمان، شرح وظایفی است که برای افراد طراحی و تدوین شده است. آموزش،افراد را آماده می کند تا با عالقه بیشتر از تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته در تولیداستفاده کنند.در سازمان های تولیدی و صنعتی، انسان مهم ترین عامل تولید بوده و بر اساس نوع تکنولوژی، نوع تولید فرهنگ سازمانی و مجموعه عوامل سازمانی، روابط تولیدی را شکل داده که در قالب روابطصنعتی تبلور می یابد. برای ایجاد تعادل در روابطصنعتی چنین سازمان هایی، عوامل مختلفی دخیل هستند که باید به نوبه خود موردتوجه قرار گیرند ولی آنچه از همه مهم تر می باشد و نقش زیر بنایی و زاینده درتنظیم روابط دارد، آموزش و باال بردن سطح آگاهی انسان های سازمان به طورجامعو فراگیر است.براین اساس و باتوجه به نقش کلیدی و موثر آموزش در سازمان های تولیدی وصنعتی، در این مقاله سعی بر آن شده است که به تبیین نقش آموزش های شغلی وحرفه ای، آموزش شرح وظایف، آموزش عوامل تاثیر گذار بر کیفیت و کمیت محصولتولیدی و آموزش خانواده و آموزش های رفتاری و روابط انسانی پرداخته شود. باالبردن آگاهی کارکنان سازمان ها در سطوح مختلف و به طورجامع ، شناخت را به دنبال داردکه این شناخت باعث افزایش بهره وری می شود.در توسعه منابع انسانی، بدنبال این هستیم که تک تک افراد سازمان به تکامل وً تعالی علمی، اخالقی رسیده و نهایتا ً تکامل سازمانی حاصل شود. مسلما نیازهایآموزشی مدیران و کارکنان سازمان از اهمیت به سزایی برخوردار است و موفقیتایشان در آموزش ها، بستگی به میزان دانش، مهارت و توانمندی آنها دارد. بنیان توسعه در مفهوم عام آن بر اساس آموزش و پرورش استواراست. آموزش و پرورش زیربنای توسعه منابع انسانی و اولین عامل توسعه دهنده کشورها است.

آموزش های شغلی و تخصصی
وقتی افراد سازمان در مشاغل خود از نظر تخصصی و حرفه ای آموزش ببینند کارخود را به نحو مطلوبی انجام می دهند و این امر موفقیت فرد را به دنبال خواهدداشت. زمانی که افراد موفقیت را لمس و تجربه کردند، احساس خوشحالی و شوق بهآنها دست می دهد و این خوشحالی انگیزه را برای کار کردن تقویت می کند. عکس این هم صادق است، یعنی اگر فرد یا افرادی از نظر تخصصی مهارت الزم را نداشته باشند و یا آموزش کافی و مداوم ندیده باشند، کارشان را بطور ناقص انجام می دهندو این کار ناقص موجب می شود که فرد شکست و عدم موفقیت را تجربه کند واحساس سستی در فرد تقویت شده و انگیزه های او کاهش یابد.
کاهش انگیزه موجب می شود که انتظارات سازمان برآورده نشود و در نتیجه تیرگیروابط و اختالفات بین فرد و سازمان شروع شود، بر عکس وقتی فرد آموزش دیدهبا کار خوب و انگیزه کافی انتظارات سازمان را عملی نماید به تنظیم روابط کمک کرده است.

آموزش شرح وظایف

یکی از جلوه های ایجاد نظم و ارتباط در سازمان، شرح وظایفی است که برای افرادطراحی و تدوین شده است و این انضباط، زمانی به معنای واقعی درونی می شود که افراد شناخت کافی و عمیقی از شرح وظایف خود داشته باشند. تجربیات نشان داده است که بسیاری از سوء تفاهمات و بروز اختلافات بین فرد و سازمان ناشی از عدم آگاهی عمیق و همه جانبه از شرح وظایف شغلی است.
منظور از شناخت شرح وظایف این نیست که مهارت انجام کارهای پیش بینی شده را کسب کنند چرا که این مورد در بخش آموزش های شغلی و تخصصی تامین می گردد، بلکه هدف از شناخت شرح وظایف، حدود کار و عمق کارهاست که بایدً کامل شناخته شود.

آموزش قوانین و مقررات

قوانین و مقررات، نقش عمده ای در تقویت روابط کاری سالم دارند. ابزاری که به وسیله آن می توان نظام روابط صنعتی را تنظیم کرد قوانین و مقررات است و بایستی شناخت کافی از قوانین و مقررات و نحوه استفاده از آنها بوجود آید و فرد و سازمان به وحدت نظر در مورد کاربرد و رعایت مقررات برسند.
 در مجموعه های تولیدی خصوصا مجموعه های نساجی، مشاهده نموده ام که ریشه بسیاری از اختالفات و سوء تفاهمات از بعد روابط کار، در ناآگاهی از قوانین و مقررات بوده و این امر موجب اختالف بین فرد و سازمان شده است. معموال اختالف زمانی بروز می کند که توافق بین افراد در سازمان، کارساز نیست و عاملی بایستی اظهارنظر قطعی کند، که این عامل، قانون است.

آموزش های رفتاری و روابط انسانی

آموزش های رفتاری موجب می شود تا افراد در زمینه های مدیریت و رهبری چیزهایی را فرا گیرند و با مهارت های خاص آشنا شوند. برای مثال: شرکت هامی توانند دوره هایی جهت افزایش وفاداری، احساس مسئولیت، گوش کردن به حرف دیگران، پذیرفتن تغییرات و نیز کارکردن در سیستم های جدید برگزار نمایندو محور آموزش های مذکور، آموزش روابط انسانی، روابط افراد در محیط کار،احساسات و رفتار با دیگران باشد به نحوی که ارتباط سالم در محیط سازمانی باعثکاهش سوء تعبیر شود.
این روش خصوصا هنگامی به نتیجه می رسد که مخالفت، به علت کمبود اطلاع رسانی یا ضعف ارتباط باشد. در آموزش های رفتاری و روابط انسانی عمدتابه دنبال این هستیم که افراد از طریق برقراری ارتباط با خود، دیگران و جمع ،به تنظیم روابط سازمان بپردازند. ابزارهای سازگاری فرد با محیط اطرافش همان نگرش های اوست.